معنی تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن, معنی تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن, معنی تwmdc ladbj، تmwdt lcbj، k[sk lcbj, معنی اصطلاح تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن, معادل تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن, تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن چی میشه؟, تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن یعنی چی؟, تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن synonym, تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن definition,